گفتند شیرینى او چگونه است؟
فرمودند: پیش از مرگش کار نیکى را پیش پاى او می گذارد
و در اثناى انجام آن جانش را می گیرد.
گفتند شیرینى او چگونه است؟
فرمودند: پیش از مرگش کار نیکى را پیش پاى او می گذارد
و در اثناى انجام آن جانش را می گیرد.
گفت و ساکت که شد؛
بند دلم باز شد و گفتم: اگر این ها نبودند، امروز داعش و اعوان و انصارش باید کنار پدر و مادر و خانه تو منزل کرده بودند! طاقت نیاورد و نرسیده به مقصد پیاده شد
نمی دانم ممکن بود بعد از آن کار دست خودم و خودش بدهم.
رسم بر این است
کسی هدیه ای می فرستد، بی جواب نماند
سر مزارتان آمدیم و خواندیم
شما حیّ اید
جوابم را بدهید ... دل هم طاقتی دارد با مرام
حداقل بیا و یک حمد شفا برایم بگیر
لبریز عشق عازم شامات می شود
"حجت" فدای عمه سادات می شود
"راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آن جا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست"
چرا در ارتباط هایمان، رفتارهایمان، قضاوت هایمان
با
حسن ظن
پیش نمی رویم؟