شهروند
سلام و درود خدا بر او باد فرمودند:
"روزه خواری در ملأ عام؛
زیرپا گذاشتن حقوق شهروندی است"
سوال از مسئولان فرهنگی و روابط عمومی های مربوطه!؟
با این حال، روزه داری از حقوق شهروندی است یا مسلمانی؟
بعضی جمله ها و واژه های به کاربرده شده، به ویژه در سطح یک شهر، که بیانگر کارهای کارشناسی شده و درست و درمان است و در راستای اعتلای فرهنگی جامعه، بالعکس؛
یک کار ناپسند و آدرس دهی غلط فرهنگی و اجتماعی و یک مزخرف فرهنگی است.
جملات برگرفته شده از دین چه اشکالی دارد که "تِز واژگانی و جملات روشن فکرانه" می دهید؟؟!
روزه داری از حقوق شهروندی است یا مسلمانی؟ که روزه خواری اش حکم بی احترامی به شهروند داشته باشد؟
جامعه دین دار و مسلمان اول به وظیفه (انسانی) و (مسلمانی) و (دینی) خود باید پای بند باشد.
"شهروند" به کسی اطلاق می شود که در شهر زندگی می کند. خب! این که شد یک صفت و برچسب "ناقص".
خب! یعنی آی بنده خدایی که از آن طرف مرز شهری و کشوری آمده ای، به جوانب و حقوق شهروندی این شهر و دیار پای بند باش. اینطور درست است؟ قبل از فرهنگ شهروندی، فرهنگ غالب دیگری بر مردم هر سرزمین و شهر و کشوری حکم فرمایی می کند یا خیر؟ یافت نمی شود؟ این یک رابطه عموم و خصوص مطلق دارد.
حجاب و عفت عمومی چه بر زن و چه بر مرد از حقوق شهروندی ما محسوب می شود؟ حتی آب دهان انداختن در منظر عموم، به عنوان یک عمل ناشایست و رذیله اخلاقی انسانی یاد می شود. ممکن است در شهر باشد یا جلوی پنج نفر روی کوه!
با این حال بخواهی یک تابلو و فیکسچر و ... تبلیغ فرهنگی بگیری که حداقل چند نسل فکر پشت آن است، آقایان دچار اپوزیسیون می شوند.
یقینا یا از روی ندانستن است یا از روی غرض که این دست جملات زیاد به کار برده شده... " من شهروندم، پس مسئولم"
بعضی جملات هم که هنوز قابل هضم نیست..."نهضت آسفالت شبانه"!
اما باید بدانیم که ما در حرکت دادن و سیر اندیشه مردم نسبت به این گونه موارد سهیم هستیم و تاثیرگذار.
تا چه پیش آید بعد از این.
