ن وَالْقَلَمِ وَ مَا یَسْطُرُونَ...

"حجره جنوبی" حسین جمالی

ن وَالْقَلَمِ وَ مَا یَسْطُرُونَ...

"حجره جنوبی" حسین جمالی

مشخصات بلاگ
ن وَالْقَلَمِ وَ مَا یَسْطُرُونَ...

این جا آیینه است و نه من، که اندیشه ام ثبت می شود و نگاره های ذهنی ام به چاپ می رسد؛
پس خوب ورق بزن... و در صفحات کتاب خود حاشیه بنویس.
حجره جنوبی،
بیشتر طعم آفتاب را می چشد. روشن است.

ای کاش که من هیاتی فاطمه باشم
هم صحبتی مردم هیات زده تا چند
"ژولیده"

آخرین نظرات
  • ۸ تیر ۹۶، ۱۰:۳۲ - امیرحسین
    لایک
پیوندها

درد، محنت، ناخوشی

جمعه, ۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۵۱ ب.ظ

چند وقتی است در روضه عجیب گیر کرده ام، تحیر در روضه می دانی چگونه است؟

مقتل را که باز کردم؛

ماجرای طفلان مسلم را از نزدیک چندین بار از چند منبع خواندم.

صفحات زمین و زمان، طفل مظلوم سرجدا که بی کس بودند و گرفتار(گرفتار میدانیم یعنی چه؟) زیاد در خود جای داده است؛


حال این یک مورد برای تو به نمایش درآمد.

شاعر هم که باشی نمی توانی روی وزن بیایی، نمی توانی هجایت را روبه راه کنی، باید حرف بزنی والا خفه ات می کند.


من درد دارم، اما دردم را با هیچ کس تقسیم نمی کنم.


کودکی که مرگ را پذیرفته است

فکر می کنم از او شاید بپرسم دردش چگونه است؟

اصلاً درد هم دارد؟

من درد تو را دارم عزیز۱۲ ساله ام.

تا این گونه دردها هست، حاشا به دردهای امروزی ما.


این روزها امام زمانم را بیشتر می خواهم.

نمی توان تاب آورد این روزها و ساعاتی که گذشت، داشتیم راحت کارمان را می کردیم، روزمان را می گذراندیم


و کودکی که با التماس می گفت: با سر بریدن من را نکشید...


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی