روضه

دیشب مزار شهدا؛

بوی گلاب و اسپند باهم آمیخته شده بود

تمییز دادن از هم مشکل بود!

دشت و گودال؛

پر بود از بوی دود و عطر حسین

زینب

به سختی تو را پیدا کرد...

کوتاه بیا

خیلی

برای

              مَنَمْ  مَنَمْ

از یکدیگر

سبقت می گیریم!

آفتابه مسی

من!

قدر و اندازه ام همان چیزی هست(وجود)

که "فکر" می کنم و "همت" بر آن دارم.

لیاقت من

همان چیزی است که در خلوت و آشکار به خود و به عالم بازگو می کنم و به نمایش درمی آورم.

و به یقین؛

همان

می شوم...

ابْتَلىَ

با راحتی و خوشی،

رستگاری و سعادت؟!

ببین . . . 

چقدر مبتلایی

جام بلا بیشترت می دهند!؟

پدرمان ابراهیم سلام الله علیه

جور ما را کشیده است.

>>> 

وَ إِذِ ابْتَلىَ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنّ ... {بقره_۱۲۴}

ادرکنا

. . . .

بگذریم

درد و دلای ما تمومی نداره...

گره افتاده به کارمون

زیاده مشکلات

شهدا که زنده اند

سلامتیشون صلوات

مرداد / ۱۳۹۵