ببخشید اگر به پاسداشت خون شما، مردم شمع روشن نمی کنند و نامه همدردی نمی دهند.. مانند اتفاق فرانسه عزیز!!
؛
عبای عالِم شیعه اگرچه شد خاکی
گواه پاکی او طائران افلاکی
غلام و جُون حسینی پرش شده زخمی
غیور و پرچم دین شیخ زکزاکی
۲۴آذر/۱۳۹۴
ببخشید اگر به پاسداشت خون شما، مردم شمع روشن نمی کنند و نامه همدردی نمی دهند.. مانند اتفاق فرانسه عزیز!!
؛
عبای عالِم شیعه اگرچه شد خاکی
گواه پاکی او طائران افلاکی
غلام و جُون حسینی پرش شده زخمی
غیور و پرچم دین شیخ زکزاکی
۲۴آذر/۱۳۹۴
برای تو این دو بیت بس است... درکم کن
...
نگاه بکن به کیسه ام که مانده درهم کمی
بگو که جا نمانده ام، چرا مرا نمی بری؟!
...
سحر به دیده گفتمی، که "شمع" را که مشتری؟
صدا بزد به کربلا، خریده شد ز مادری
ربیع الأول/۱۳۹۴
همین یک بیت برایم کافی است...؛
هم بازی شش ماهه بانوی سه ساله
سخت است رقیه بکشد بار غمت را
...
محرم/۱۳۹۴
محرَّم نوشته هایم
پیش خودم بماند
اینجا نمی گنجد... از بس سخت است
خیلی سخت است؛... بگذار اغیار هرگز درنیابند حسین
بین خودمان بماند!
در زندگی روزمره کنونی مردم
یاد این زیبا سروده ذاکر
می کنم و
با خود نیز زمزمه
"هر کی عاقله غمی داره... روزگار درهمی داره"