پشت سرم سرما و کولاک است و طوفان
"یخ کرده ام اما نه از سوز زمستان"*
آزرده ام از سردی سوز سخن ها
از چرخش خصمانه شمشیر عریان
دی/ ۱۳۹۵
* [محمدعلی بهمنی]
پشت سرم سرما و کولاک است و طوفان
"یخ کرده ام اما نه از سوز زمستان"*
آزرده ام از سردی سوز سخن ها
از چرخش خصمانه شمشیر عریان
دی/ ۱۳۹۵
* [محمدعلی بهمنی]
خدایا! به من بیاموز
چگونه از نعمت زبان استفاده کنم
و چگونه بیاندیشم
که من!
تا همیشه نمی دانم.
که آن ها که فهمیده اند، پا به عرصه وجود گذاشته اند.